كودكان صفر و یك- ۹
زنگ خطر اینترنت آینده برای کودکان
متاورس پدیده جدید عصر ارتباطات است که با هیاهوی زیادی روبرو شده، اما این فضا ریسک های مختلفی از خستگی جسمی گرفته تا سواستفاده از اطلاعات و قلدری سایبری برای کودکان به همراه دارد.
به گزارش بی بی سرور به نقل از مهر، از سال قبل متاورس با توجهات زیادی روبرو شده است و رسانه های مختلف ده ها مقاله درباره آن منتشر نموده اند. سرمایه گذاران چند صد میلیون دلار صرف توسعه آن شده و این کارهای ناگهانی در حالی شکل گرفته که حتی مفهوم متاورس هم برای خیلی از افراد مبهم است. کوشش برای تعریف متاورس مانند کوشش برای تعریف اینترنت است. ماتیو بال یک سرمایه گذار در این زمینه می نویسد: متاورس و اینترنت شامل دنیاهای دیجیتالی، دستگاهها، سرویس ها و وبسایت ها هستند. اینترنت مجموعه ای وسیع از پروتکل ها، فناوری ها، لایه ها و زبان ها و همینطور دسترسی به دستگاهها و محتوای وارتباطات است. متاورس هم همین موارد را شامل می شود. اگر متاورس به همان اندازه ای که سروصدا کرده جذاب باشد، در آینده جایگزین اینترنت خواهد شد.
از آنجایی که متاورس به صورت کامل عملیاتی نشده و وابسته به پیشرفت فناوری های نانو، زیرساختهای اینترنت، باتری، هدست ها و قطعات فنی است که توسعه آنها طی سال های آتی انجام می شود، تحقیق درباره تاثیرات آن روی کودکان به فناوری های حقیقت مجازی و حقیقت افزوده فعلی محدود می شود.
اجزای متاورس به صورت معمول توسط شرکت ها فعال می شود و شامل ارتباطات بین فردی از راه گفتار، متن یا اعمال آواتارها است و میتوان از راه دستگاه های حقیقت مجازی- حقیقت افزوده یا نمایشگر کامپیوتر ها به آنها دست یافت.
بیماری سایبری در کمین کاربران اینترنت آینده
یکی از ساده ترین تاثیرات منفی این فناوری «بیماری سایبری» یا در واقع احساس بیماری است که هنگام استفاده از حقیقت مجازی رخ می دهد. این بیماری به شکل حالت تهوع، سرگیجه، سردرگمی یا احساس است. محققان برای توضیح این تأثیر به صورت معمول به تداخل احساس یا عدم تطابق حسی اشاره می کنند که در نظریه تفاوت میان اطلاعات ارسال شده به چشمان و گوش داخلی است.
دسترسی به متاورس از راه هدست حقیقت مجازی می تواند به چشمان فرد صدمه برساند. نگاه کردن به سناریوهای مجازی یا هرگونه دستگاه دیجیتال برای مدت طولانی به چشمان فشار می آورد و خستگی به وجود می آورد.
البته هنوز مشخص نیست فشار به چشمان با استفاده از این فنآوری به خسارتی دائم منجر می شود یا خیر. محققان هنوز رابطه واضح و روشنی بین استفاده از حقیقت مجازی و کاهش بینایی نیافته اند.
یکی از ریسک های فیزیولوژیکی در رابطه با حقیقت مجاز و متاورس شامل جراحت های به وجود آمده در نتیجه برخورد بین دنیای واقعی و مجازی است. این رویداد زمانی رخ می دهد که با بهره گیری از حقیقت های مجازی کاربران بخصوص کودکان به صورت کامل در سناریوهای دیجیتال غرق می شوند و هیچ ارتباطی با محیط اطرافشان ندارند.
متاورس و افزایش سو استفاده اطلاعاتی با ردیابی چشمان
یکی دیگر از حوزه های احتمالی صدمه به فرد در ارتباط با حریم خصوصی است. فناوری های حقیقت مجازی، حقیقت افزوده و متاورس تداخل بین دنیاهای آنلاین و آفلاین را بیشتر می کنند و همین مساله نگرانی هایی درباره حریم خصوصی دیجیتال به وجود می آورد.
هدست ها توانایی فرد برای انتشار اطلاعات خصوصی در دنیای دیجیتال را بیشتر می کنند و از طرف دیگر متاورس هم توانایی شرکتهای فناوری برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات در فضاهای مجازی را ارتقا می دهد (درآمدزایی و غیره).
در دنیای متاورس پلت فرم های بزرگ احتمالا به جمع آوری داده های کاربران ادامه می دهند. آنها از همان روش هایی استفاده می کنند که با کمک آنها از فضای دو بعدی اینترنت به سودآوری رسیدند. بعنوان مثال متا (شرکت مادر فیس بوک) به صورت واضح در مصاحبه ها و اطلاعات مشخص کرد تبلیغات در مدل کسب و کار متاورس آن نقش اصلی را دارد. حق امتیازهای اخیری که این شرکت ثبت کرده در ارتباط با فناوری های ردیابی چشمان با بهره گیری از سنسورهای هدست، انطباق محتوا برپایه حالات صورت و اجازه دادن به طرف های ثالث در پشتیبانی از محصولات در فروشگاه های مجازی است.
متا با بهره گیری از آنچه گفته شد و همینطور سیستم های دیگر می تواند حرکات کاربر، رفتار و علایق او را با دقت خاصی در پلت فرم هایی مانند هورایزن وردز، بررسی کند که بیشتر از ۳۰۰ هزار کاربر دارند.
مدیریت اطلاعات شخصی در شرکتهای بزرگ فناوری همیشه عاملی نگران کننده بوده است، این امر بخصوص درباره اطلاعات کاربران جوان شدیدتر می شود. متاسفانه متاورس فضای گسترده ای برای ردیابی اطلاعات باز می کند. دستگاه های حقیقت مجاز حاوی دوربین ها و حسگرهایی هستند که به صورت مداوم حرکات کاربران را ثبت می کنند. فناوری حقیقت مجازی تجاری می تواند حرکات بدن را ۹۰ بار در هر ثانیه ثبت کند. ردیاب های چشمی می توانند طیف وسیعی از جزئیات همچون مدت زمان پلک زدن، خیره شدن، خشکی، گشاد شدن مردمک چشم و بافت عنبیه را رصد می کنند. به قول جرمی بیلنسون ۲۰ دقیقه وقت گذرانی در یک محیط شبیه سازی شده حقیقت مجازی ۲ میلیون سوابق خاص از زبان بدن شخص به جای می گذارد.
محققان تابحال نشان داده اند در کل میلیونها نقطه داده جمع آوری شده از راه فناوری حقیقت مجازی یک نوع امضای حرکتی به وجود می آورد که میتوان از آن برای شناسایی فرد با سرعت و دقت بالا (بیش از ۹۵ درصد دقت در کمتر از چند دقیقه) استفاده نمود.
شرکت ها الگوریتم هایی خواهند ساخت تا از این داده های غیرکلامی برای نظارت بر افراد در سرتاسر محیط متاورس استفاده کنند. امکان دارد دختر جوانی احتیاط کند تا از نام خود و اطلاعات شخصی اش را فاش نکند اما لبخند او اطلاعاتی را در پلت فرم فاش می کند که برای ردیابی وی در متاورس و همینطور رصد واکنش احساسی او به محرک کافی است
شرکت ها الگوریتم هایی خواهند ساخت تا از این داده های غیرکلامی برای نظارت بر افراد در سرتاسر محیط متاورس استفاده کنند. امکان دارد دختر جوانی احتیاط کند تا از نام خود و اطلاعات شخصی اش را فاش نکند اما لبخند او اطلاعاتی را در پلت فرم فاش می کند که برای ردیابی وی در متاورس و همینطور رصد واکنش احساسی او به محرک کافی است.
پلتفرم های متاورس همینطور می توانند از مزیتی بهره ببرند که بریتان هلر آنرا «سایکوگرافی بیومتریک» می نامند. این امر در واقع ترکیب اطلاعاتی از بدن فرد، هویت و علایق او است. حالا مشخص شده میتوان از ردیابی حرکات چشمان و صورت نه تنها برای تشخیص هویت بلکه برای شناسایی تمایلات و خواسته های فرد استفاده نمود.
ردیابی چشمان احتمالا نشان دهنده خصوصیت های شخصیتی، وابستگی های فرهنگی، مهارت ها، ترجیحات و میزان آگاهی است. در بعضی موارد فقط ۳ ثانیه ردیابی چشم کافی است تا بتوان پیشبینی دقیقی از تصمیمات انسان ها کرد.
شرکت ها علاوه بر ردیابی چشمان، می توانند ضربان قلب، تنش ماهیچه ای، حالات صورت، فعالیت مغز و… یا شیوه راه رفتن را رصد کنند که در کنار چرخش سر مانند اثر انگشت، مردمک یا شیوه حرف زدن یک خصوصیت فردی قابل شناسایی است.
هلر اعتقاد دارد آگهی دهندگان به سیستم های پیشبینی رفتار روی می آورند تا مشتریان خویش را هدف بگیرند. پلت فرم ها پروفایل های دقیقی از مصرف کنندگان را به آگهی دهندگان می فروشند.
او در این زمینه می گوید: کابوس من آن است که بازاریابی هدفمند برپایه واکنش های بیولوژیکی غیر ارادی ما در فضای متاورس نمایان شود.
بیشتر مردم نمی دانند این اطلاعات چقدر پرارزش هستند. حالا هیچ مانع قانونی برای این امر وجود ندارد. در واقع متاورس بدون محدودیت های واضح درباره آنکه شرکت ها چگونه می توانند کاربران را ردیابی کنند و از داده های شخصی چه استفاده ای می کنند، مملو از موارد نقض حریم خصوصی خواهد بود.
علاوه برآن شرکت ها حتی با وجود رضایت کاربران امکان دارد داده های حساس را به درستی کنترل نکنند، بخصوص آنکه آنها به دنبال یکپارچه سازی شرکا، سرویس ها و توسعه دهندگان در پلت فرم های خود هستند. این نگرانی ها بخصوص درباره کاربران جوان چند برابر می شود. درک این گروه از کاربران از متاورس و حقوق شان درباره حریم خصوص کمتر از کاربران بزرگسال است.
نوجوانان در متاورس هم مانند تمام خدمات دیجیتال دیگر در معرض ریسک اشتراک گذاری بیش از اندازه اطلاعات قرار دارند. صدمه های متاورس در واقع به گسترش اطلاعاتی مرتبط می باشد که به وسیله فناوری های حقیقت مجازی یا افزوده به دست می آید.
شرکت ها با ردیابی حرکات چشم، حالات صورت و وضعیت بدن می توانند تمایلات شخصی کاربران جوان، سلامت ذهنی و چشم انداز دراز مدت سلامتی آنها را ردیابی کنند. آنها می توانند از لحظات خصوصی فرد به سود خود استفاده کنند و کودکان و نوجوانان که هنوز مغز آنها درحال رشد است در معرض چنین سواستفاده هایی قرار دارند.
کودکان نمی دانند که با حرکت دادن هدست به صورت ناخودآگاه تبلیغات شرکتهای بزرگ فناوری را قبول کرده اند و تحول روانشناختی آنها گرفتار صدمه می شود.
نظریه پردازان توطئه و افراطیون در کمین کاربران
شبکه های اجتماعی مملو از اخبار جعلی هستند. اخبار جعلی و نظریه های توطئه در پیامرسان ها و پلت فرم های بزرگ مانند فیسبوک، یوتیوب، تیک تاک به وفور یافت می شوند. برخی معتقدند حقیقت مجازی به گسترش اخبار جعلی کمک نمی کند چونکه از لحاظ طراحی گستره آن محدود است. بعنوان مثال حقیقت مجازی یک پلت فرم یک به یک یا یک به چند کاربر است. حال آنکه بخش اعظم رسانه های اجتماعی یک به چند ارتباطات را فعال می کنند. متاسفانه این چشم انداز هرگونه قابلیت ناشناس ماندن یا مزایای دیگر استفاده از آواتار در متاورس را نادیده می گیرد. همینطور نظریه پردازان توطئه و افراط گرایان می توانند در خیلی از فضاهای خصوصی متاورس گردهم جمع شوند و اعضای جدیدی را بپذیرند.
استفاده از آواتار برای ناشناس ماندن افراد در فضاهای متاورس به رشد ترول ها منجر می شود. از طرف دیگر آواتارهای مجازی می توانند با کمپین هایی هماهنگ محبوبیت ایده ها و کالاها یا افراد خاص را جعل کنند.
ترول های مجازی در اتاق های حقیقت مجازی کمین می کنند
هرچند هم اکنون این چالش چندان گسترده نیست اما ارتش های ترول مجازی را میتوان به آرامی و راحتی در اتاق های حقیقت مجازی خصوصی هماهنگ کرد و جالب آنکه تهدید های آنان در حالت سه بعدی بخصوص برای کودکان و نوجوانان ترسناک تر هم خواهد بود.
از سوی دیگر باید توجه داشت تجربیات حقیقت مجازی سریع تر با حافظه ۲ بعدی ویدئویی اتوبیوگرافیکال فردی یکپارچه می شوند و در نتیجه خاطراتی جعلی برای کودکان ایجاد می کنند. فراتر از خاطره سازی، تأثیر آواتار بر درک کاربران از خود و رفتار آفلاین هم ثبت شده است.
علاوه بر آن به سبب عدم وجود قوانین کافی در مورد مالکیت تصویر (دیپ فیک ها) امکان دارد در فضای سه بعدی حقیقت مجازی واقعی به نظر برسند و از آنها برای ترغیب افراد استفاده گردد.
افراط گرایان همچون تروریست ها و احزاب راستگرای افراطی به شکل گسترده از رسانه های اجتماعی برای جذب نیرو و هماهنگی استفاده می نمایند. گروههای تروریستی و افراط گرا با کمپین های هماهنگ شده، افراد را هدف می گیرند.
اما چه کسی تعیین می کند کدام عناصر واقعی نمایش داده و کدامیک حذف شوند؟ دستکاری از راه حقیقت افزوده به سادگی می تواند در حوزه های مختلف ایجاد شود و در عقاید کاربران تاثیر بگذارد.
هر چند آزارهای در ارتباط با حریم خصوصی فیزیولوژی و اخبار جعلی کاملاً مشهود است، اما حوزه های دیگری از صدمه های احتمالی وجود دارد که پیش از ورود کودکان به فضا نیازمند بررسی و درک است.
متاورس از آزارهای آنلاین و محتوای خشن در امان نیست
آزار جنسی، قلدری و دیگر اشکال آزار در فضای آنلاین فراوان هستند. هدستهای حقیقت مجازی چشمان و گوش های فرد را در بر می گیرند و احساس های دیداری و شنیداری ما را تغییر می دهند. دستکش ها و جلیقه های لمسی که به وسیله ارتعاشات حس را منتقل می کنند، سبب می شوند لمس های حقیقت مجازی واقعی تر باشد. در نتیجه تجربه حقیقت مجازی بیشتر اوقات نه بعنوان یک تجربه رسانه ای بلکه بعنوان یک تجربه واقعی تلقی می شود و نتایج واضحی بر رفتار دارد.
از سوی دیگر قرار گرفتن در معرض محتوای خشونت بار یک عامل ریسک برای رفتاری های خشونت آمیز میان کودکان است. به صورت مشابه بازی های رایانشی خشن که به کودکان اجازه می دهد خشونت را اجرا کنند ریسک رفتارهای خشن را در سنین بالاتر می افزاید.
رسالت شرکت ها برای ایمن سازی محیط فناوری جدید
با توجه به آنچه گفته شد شرکت ها باید هنگام طراحی عامدانه گام هایی برای کاهش خطرات متوجه نسل جوان در برخورد با متاورس بردارند. باتوجه به سخت افزار، هدست هایی که جهت استفاده کودکان به کار می رود باید باتوجه به خصوصیت های این گروه از مصرف کنندگان طراحی شود. عدم توازن جنسیتی درطراحی دستگاه های حقیقت مجاز از الان آشکار است.
همچنین بنظر می رسد توسعه دهندگان نرم افزار خصوصیت های فیزیکی و نیازهای کودکان را در نظر نگرفته اند. بعنوان مثال در هدست ها بیشتر اوقات فاصله بین دو عدسی (IPD) برای سر افراد بزرگسال ثابت در نظر گرفته می شود. این طراحی به چشم ها فشار می آورد و برای کاربران نوجوان خستگی بیشتری به وجود می آورد. ازاین رو توانایی انطباقIPD باید برای تمام افراد استاندارد عرضه شود.
از سوی دیگر فضاهای متاورس باید طوری طراحی شوند تا صدمه به کودکان را به حداقل برسانند.
توسعه دهندگان باید نوع قابلیت های محافظتی پیش فرض همچون توانایی مسدود یا خارج کردن عامل های خطرناک را ایجاد کنند و به صورت آنی نسخه هایی از اتاق بدون عاملان بد بسازند، حباب های صوتی و فضاهایی بسازند که به سادگی قابل استفاده باشند و مکانیسم های گزارش دهی هم کارآمد باشند
یکی از موارد بسیار مهم، احراز هویت دقیق سن به روشی است که حریم خصوصی فرد نقض نشود. علاوه برآن توسعه دهندگان باید نوع قابلیت های محافظتی پیش فرض همچون توانایی مسدود یا خارج کردن عامل های خطرناک را ایجاد کنند و به صورت آنی نسخه هایی از اتاق بدون عاملان بد سازند، حباب های صوتی و فضاهایی بسازند که به سادگی قابل استفاده باشند و مکانیسم های گزارش دهی هم کارآمد باشند.
به طور ایده آل شرکتها باید از اجرای یک سیستم شناسایی غیرمتمرکز پشتیبانی کنند که از پروتکل هایی شفاف، کاربر محور و رضایت محور برای داده های کاربران پشتیبانی کند.
با فراهم کردن مالکیت و کنترل بر داده ها این سیستم ها به کاربران اجازه می دهند تصمیماتی با اطلاعات درست بگیرند و در عوض تأثیر منفی دستکاری و سواستفاده از داده های کاربران را کاهش دهند. پلت فرم ها باید قابلیت همکاری با یکدیگر را فعال کنند تا کاربران بتوانند داده ها را برحسب تمایل خود انتقال دهند. هنگامیکه مدیریت پلت فرم یا سیاست های داده تغییر می کند، باید از تمام کاربران خواسته شود تا باردیگر درباره انتقال داده هایشان نظر بدهند.
وظایف سیاستمداران برای حفاظت از کودکان
متاورس حالا درحال توسعه است و سیاستگذاران اقصی نقاط جهان باید اقداماتی قطعی برای محافظت و سلامت کاربران جوانی در نظر بگیرند که وارد دنیاهای تودرتو و پیچیده می شوند.
هرگونه قانون دیجیتال فعلی یا آتی باید تحلیل و در صورت نیاز طوری اصلاح گردد که متاورس را در بر گیرد.
اگرچه در بعضی کشورهایی اروپایی قوانینی در این عرصه درحال شکل گیری است اما در آمریکا هنوز هیچ قانونی به صورت مستقیم برای حوزه متاورس عرضه نشده و بعضی از قوانین پیشین بر بسیاری یا تمام پلت فرم های فناوری حاکم هستند و می توانند برای مساعدت با محافظت از کودکان یا افزایش شفافیت در متاورس کمک کنند.
احتمالاً تاثیرگذارترین گام قانونگذاران کمک به کاهش صدمه های متاورس و شناسایی صدمه های آتی است تا سرمایه گذاری برای تحقیق در تاثیرات آن بر جوانان صورت گیرد.
منبع: بی بی سرور
مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب